وکیلانه

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۰ ثبت شده است

"من هیچ نمیخواهم ادعا کنم و بگویم انقلاب اسلامى همه‌کاره بود ـحالا بعضى هم حساسند از این‌که گفته بشود منشأ این انقلابها، انقلاب اسلامى استـ نه، اصلاً چنین ادعائى هم نمیکنیم،لازم هم نیست چنین ادعائى بکنیم؛ اما مسئله این است کهامروز همان حرکتى که ما ملت ایران سى سال قبل، سى و دو سال قبل شروع کردیم، عیناً همان حرکت را با یک تفاوتهاى منطقه‌اى و بومى و جغرافیائى و تاریخى، در دنیاى اسلام در چندین کشور داریم مشاهده میکنیم."

فن سخنوری بیاموزیم .... گرفتی چی شد؟

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی‌بن ابیطالب و احفظ قائدنا  الخامنه‌ای الی ظهور المهدی


نکته‌ی قبلی  از همین دیدار دراینجا
دوشنبه سیزدهم تیر ۱۳۹۰
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۰ ، ۱۹:۳۰
امیرعلی
وکیلانه - شایعه را دهن به دهن نگردانید
از گوگل ریدر "کبری آسوپار":

وقتى که درباره‌ى فلان مسأله راجع به امور سیاست اطلاع ندارید، کسى را هم پیدا نکردید دم دستتان که بیاید بایستد این‌جا و جواب بدهد، یا نامه نوشتید و جواب نگرفتید، از روى حدس و گمان قضاوت نکنید و سؤال کنید تا روشن بشود. 

وظیفه این است که اگر راجع به اشخاص، افراد یا مسائلى که ارتباط به اشخاص و افراد پیدا مى‌کند، چیزى شنیدید که باز هم براى شما محقَّق و ثابت نیست، این را دهن به دهن نگردانید. چون مى‌شود شایعه واز پیغمبر اکرم،‌ صلى‌اللَّه‌علیه‌واله‌، نقل شده است که فرموده‌اند: «کَفَی المرءُ کِذْباً أنْ یحدثَ بِکُلّْ ما یَسْمَعُ» براى دروغ‌گو بودن یک آدم همین کافى است که هر چه مى‌شنود، نقل کند.

فرض بفرمائید که یک مرد سالم نجیبى کاسب سر این محل است. یک نفر مى‌آید مى‌گوید آقا خبر دارى چى شد؟ مى‌گوید، ها چى شده؟ مى‌گوید آره، جواد آقا مثلاً شکر قاچاق مى‌فروشد. شما مى‌گوئید نه بابا، او هم مى‌گوید نخیر این‌جورى است. شما مى‌گوئید نه. آخر هم باور نمى‌کنید. بعد از او که جدا شدید، مى‌رسى به رفیقت، مى‌گوئى آره فلانى آمده بود مى‌گفت جواد آقا شکر قاچاق مى‌فروشد. به دومى مى‌رسى، مى‌گوئى شنیدم جوادآقا شکر قاچاق مى‌فروشد. دست سوم و چهارم و پنجم که رسید، مسلّم مى‌شود که جواد آقا شکر قاچاق مى‌فروشد. یعنى شما به دست خودتان، بدون سوء نیت، بدون دشمنى با جوادآقا یک جرمى را بار گردن یک مسلمانى کردید.

شایعه را ضد انقلاب درست مى‌کند، افراد ساده‌لوح و بى‌توجه آن را این جا آن‌جا منتقل مى‌کنند. مثل بلاتشبیه مگس که میکروب را از جایى به جاى دیگرى منتقل مى‌کند. گناه آن مگس از گناه آن میکروب مختصرى کم‌تر است؛ خیلى کمتر نیست.

از سخنرانی ناتمام آقا در مسجد ابوذر تهران / 6 تیر 1360

* یاد همخوان کردن هایمان در گوگل ریدر افتادم؛ همین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۰ ، ۰۴:۴۴
امیرعلی
وکیلانه - اگر من یک سبز بودم
دارم وبلاگ‌ها را ورق می‌زنم (!) و در بین سبزها می‌بینم بحث داغی است در مورد کمپین اعتصاب غذا؛ با خودم فکر می‌کنم اگر من یک سبز بودم در خصوص این ماجرا می‌توانستم چه چیزی بگویم؟
موارد متعددی به ذهنم خطور می‌کند، اما از بین آنهمه بگذار یکی را ذکر کنم، باشد علی‌الحساب سبزها، یکی طلبم!
به نظر خودم این نوشته رساندن یک تقلبی به سبزهاست؛ اینهمه برای جمهوری اسلامی نوشتم، ته‌ ته‌ش به من یک ساندیس دادند، نوش جانم، حالا بگذار یک بار هم برای سبزها بنویسم ببنیم به من چه می‌دهند:


جریان این است‌:12 نفر در زندان اعتصاب غذا کرده اند. در واکنش به این اقدام، شوک حسابی به مبارزان (!) سبزاندیش وارد شده و به قول خودمان، رگ غیرتشان باد کرده که یالا باید یک کاری انجام دهیم. نشسته‌اند فکر کرده اند و فکر کرده اند و فکر کرده اند، به این نتیجه رسیده اند که از منزل گرم و نرم خویش، بعد از خوردن یک لیوان آب خنک، و خوشتیپ کرده، یک پیام ضبط کرده و روی اینترنت قرار دهند به عنوان هر ایرانی یک صدا.

امامن وقتی این قضیه اعتصاب غذا را می‌شنوم، یک پیام دریافت می‌کنم و آن این است که باید کاری کرد، بس است سکوت، باید هزینه داد!
نمی‌دانم، شاید هم دوستان سبزاندیش، همین پیام را دریافت کرده باشند و ته‌ ته پرداخت هزینه‌شان این بوده که از روی مبل توی خانه‌شان، گرم و نرم، بعد از خوردن یک لیوان آب خنک، خوشتیپ کرده، یک پیام ضبط کنند!
باریکلا ، احسنت، خسته نشین یه وخ....
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۰ ، ۱۵:۲۳
امیرعلی